قرص ماهم ، دیشب که مهتابی بود آسمونم
صورت نورانی ات ؛ شده بود مهمون دلم
منو ؛ تو عاشقونه به آغوش کشیدی
شبای تارمو ، پُر شعر و ترانه کردی
امشب چشمای تو منو جادو میکنن
تموم ستاره ها بودنتو آرزو میکنن
دستای مهربون تو ، منو نوازش میکنه
لالائی هر شب تو ، منو آروم میکنه
موقع بستن چشمام ، اسم تو ؛ روی لبام نقش می بنده
با هر نفسم ، از دل و جونم ؛ پروانه پــــــــــر میکشه
آن شب دوست داشتم لحظه ای تو را لمس کنم
افسوس ، نشد !!!
آخر ، غافل از آن بودم که تو در اوج آسمانی و من یک زمینی
نظرات شما عزیزان: